متن شبهه:
در دعای یازدهم از صحیفه سجادیه آمده که (نقل به مضمون) خدایا با ذکر خودت ما را از ذکر هر کس دیگری بازدار و ما را به شکر خودت مشغول کن بجای شکر کردن از دیگران. آیا این دعا تضادی با حدیث «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق» نداره؟
پاسخ به شبهه:
“شکر” یعنی: «شناخت مُنعم (کسی که نعمت را داده) – شناخت نعمت – استفادهی درست از نعمت – و بالاخره ضایع ننمودن نعمت» و نقطهی مقابلش، “کفران” است که به مثابهی کفر نسبت به مُنعم نیز میباشد. چنان که این دو رویکرد را مقابل هم قرار داد و نتیجهی هر کدام را بیان داشت و فرمود:
«وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ» (ابراهیم علیه السلام، 7)
ترجمه: و (همچنین به خاطر بیاورید) هنگامى را كه پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شكرگزارى كنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود؛ و اگر ناسپاسى (کفران) كنید، یقیناً مجازاتم شدید است!»
- -این شکر مراتبی دارد که از “عقل شناختی” شروع میشود و به شکر قلب که کارش فهم و باور است میرسد و سپس شکر عملی متبلور میگردد و پایینترین حدّش، همان جاری شدن لفظ شکر بر زبان است که اگر مبتنی بر همان فهم و باور نباشد، لقلقهی زبان است و ارزشی ندارد.
فراز دعای یازدهم:
«یا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاكِرِینَ، وَ یا مَنْ شُكْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاكِرِینَ، وَ یا مَنْ طَاعَتُهُ نَجَاةٌ لِلْمُطِیعِینَ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اشْغَلْ قُلُوبَنَا بِذِكْرِكَ عَنْ كُلِّ ذِكْرٍ، وَ أَلْسِنَتَنَا بِشُكْرِكَ عَنْ كُلِّ شُكْرٍ، وَ جَوَارِحَنَا بِطَاعَتِكَ عَنْ كُلِّ طَاعَةٍ»
ترجمه: ای آن كه یاد تو یادآورانت را بزرگی دهد، و ای آن كه سپاس تو سپاسگزارانت را رستگار كند، و ای آن كه فرمانبرداری تو فرمانبردارانت را رهایی بخشد، بر محمد و خاندانش درود فرست؛ و دلهای ما را به یاد خودت از هر یاد، و زبان ما را به شکر خودت از هر شکر و اعضایمان را به طاعت خودت از هر طاعت مشغول دار.
توضیح:
- -آیا ما در دلهایمان از هیچ کسی یاد نمیکنیم؟! آیا اهل عصمت علیهم السلام، در دلهایشان از کسی یاد نمیکردند؟! پس چطور صلوات میفرستادند، صله ارحام مینمودند، در مصیبت امام حسین علیه السلام میگریستند و … . فرض کنید که کسی یادش برود که پدر و مادر – خواهر و برادر – همسر و فرزند و خویشان دارد و بگوید: «من فقط یاد خدا را در دل دارم»؟!
- -آیا ما از کسی جز خداوند متعال اطاعت نمیکنیم؟! پس چرا خودش سه اطاعت را هم ردیف هم قرار داد و به بندگان مؤمنش فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ/ النساء، 59»؟! آیا ما از پدر و مادر، معلم و مربی، فرمانده و فرماندار، پزشک، متخصص و قوانین اطاعت نمیکنیم؟!
- ●●-پاسخ این است که “یاد (ذکر)، اطاعت و شکر”، سلسله مراتب دارد و مانند حلقههای یک زنجیره به هم متصل هستند و باید به “یاد (ذکر)، اطاعت و شکر”
خداوند سبحان برسد. در چنین صورتی تمامی این مراتب، همان “یاد (ذکر)، اطاعت و شکر” خداوند سبحان میباشد و در غیر این صورت، نمودی از شرک میباشند.
اگر کسی، واسطهی رسیدن نعمت و لطف الهی را مستقل و مُنعم غایی بداند، در این امر شرک ورزیده است و اگر نعمت را از جانب حق تعالی بداند، و آن شخص را واسطهی این فیض و نعمت بداند، و به امر خدا و برای خدا از او تشکر نماید، همان شکر پروردگار عالم است.
- -از امام صادق علیه السلام پرسیدند، شرح این آیه چگونه است «وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ- و بيشتر آنها (مردم جهان) به خدا ايمان نمىآورند مگر آنكه در همان حال مشرکاند / یوسف علیه السلام / 106» فرمودند (مضمون): همین که هنگام خطر یا گرفتاری، کسی تو را کمک میکند و سپس تو میگویی: «اگر فلانی نبود هلاک شده بودم» شرک است. پرسیدند: پس چه بگوییم؟ فرمودند: «بگویید: اگر خدا فلانی را به کمک نفرستاده بود، هلاک میشدم».
***
– با توجه به آیات قرآن کریم، متوجه میشویم که خداوند متعال، امری که به فرمان او و برای او باشد را به خودش اختصاص میدهد، چنان که از یاری دینش، به عنوان یاری خودش نام میبرد «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ – اى كسانى كه ايمان آوردهايد اگر خدا را يارى كنيد ياريتان مىكند و گامهايتان را استوار مىدارد / محمد صلوات الله علیه و آله، 7» – و قرض الحسنه دادن به نیازمند در راه خودش را قرض به خودش قلمداد نموده و حتی میفرماید که خدا آن را به صورت مضاعف بر میگرداند: «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ – كيست آن كس كه به خدا وامى نيكو دهد تا [نتيجه اش را] براى وى دوچندان گرداند و او را پاداشى خوش باشد / الحدید، 11».
بنابراین، اطاعت از او، در اطاعت از رسول و اولی الامرش تحقق مییابد، محبت به او، در محبت و مودت به اولیا و بندگانش تبلور مییابد … و شکر به امر او و برای او، همان شکر او محسوب میشود.
***
پس معنای این فراز از دعا، نجات از هر گونه شرک خفی و جلی است. یعنی هیچ یاد (ذکر)، اطاعت و شکری نباشد، جز آن که به امر تو و برای تو باشد.