جایگاه سیّدنا علی بن الحسین و صحیفه ی سجّادیه عصر امام سجّاد زین العابدین (علیه السلام) عصر اختناق و جور بود؛ حاکمان ظالم و جبّار با زور سر نیزه ی خود، برای تثبیت پایه های حکومت خود، نه تنها به امّت اسلام رحم نکردند؛ بلکه خاندان مطهّر رسول«علیه السّلام و الصلاة» نیز از این قاعده مستثنی نبودند. چنین اختناقی که حاکم بر جامعه بود، نشات گرفته ی حادثه ی کربلا که حسین بن علی، پدر ایشان و خواهران و برادران او، به دست تشنگان قدرت و ثروت، به شهادت رسیده بودند؛ که در آن حادثه ی اسفبار، حکمت الهی چنین اقتضا نمود که علی بن الحسین در آن روز بیمار باشد، و به دلیل بیماری از دست مزدوران یزید محفوظ بماند.
آری، مشیّت الهی اینگونه رقم خورد تا علی بن الحسین زین العابدین (علیه السلام) اینگونه زنده بماند و همراه زینب (سلام الله علیها) پیام آور کربلا باشند؛ و از اینرو پس از بازگشت از کوفه و شام، در مدینه اقامت گزید و با تبیین معارف اسلامی و بیان جملات زیبایی همچون دعاهای صحیفه ی سجّادیه، زمینه ی بیداری امّت را فراهم نمود.
دعایی که توجّه انسان را به سرچشمه ی وجود و نمونه ی آشکار، پیوند با پروردگار هستی است؛ و در این میان همه ی عبادت ها، عبادتی نیست که همچون دعا، رویکرد و رابطه ی فرخنده را به شایستگی تحقّق بخشد؛ آن را پیوسته و جاودانه گرداند. دعا فرصتی برتر و بدل ناپذیر است که خدا به بندگان خود عطا کرد؛ تا ایشان با سود جستن از آن یگانه ی هستی، طریق کمال را بپیمایند
شناخت انسان از نیازهای بیحدّ و مرز وجود خویش و درک خویش از بینیازی مطلق پروردگارش و اینکه او مبدا هر خوبی و کمال است؛ با رویکردی به دعا رابطه دارد. در این میان هرچه نیازهای انسان بزرگتر و دردهای او جانکاه تر باشد؛ رویآوردنش به نیایش و تضرّع به درگاه خدا نیز بیشتر خواهد بود.
همواره بزرگان دین از دعا به عنوان کارسازترین وسیله و برّنده ترین سلاح بهره می جستند. پیامبر خود اهل دعا و راز و نیاز بود دیگران و اهلبیت را هم به این امر سفارش میکرد. یکی از نمونه های بارز و مثال زدنی کتب ادعیّه ی صحیفه ی سجّادیه، سیّد السّاجدین است. با دقّت در این صحیفه و متون آن، بالاترین مرتبه ی نیازخواهی و ابراز عشق موجود و بی منت ها به معبود یگانه در این امام همام، نظاره گر و مشاهده میکنیم. این انسان راه یافته به حریم دوست، جز دوست هیچ نخواهد و جز او چیزی طلب نکند.
گر از دوست چشمت بر احسان اوست تو در بند خویشی نه در بند دوست
خلاف طریقت بود کاولیا تمنا کنند از خدا جز خدا
پس دعا کردن همیشه بدان معنا نیست که از خدا چیزی بخواهیم بلکه گاهی دعا یعنی از خدا خود او را خواستن؛ و این والاترین و شکوهمندترین مرتبهی دعا است. «اَللَهُمَّ! اِنِی اِسْئَلُکَ حُبَّکَ وَ حُبَّ مَنْ یُحِبُّکَ»
دعا در اندیشه ی علی بن الحسین، افزون بر اینکه تجلّی فرد و وسیله ی ابراز عشق به خداست؛ روشی مهم و تاثیرگذار برای تعلیم و تربیت و تعالی بخشیدن به روح آدمی در ساحت های فردی و اجتماعی است.
عزیزان، بزرگواران، بهراستی دست کم گرفتن چنین سرمایهی گرانقدر و بی توجّه به نقش آفرینی بزرگ این دعاها در زندگی مادّی و معنوی بشر نتیجهای نخواهد داشت؛جز تباه شدن این گنجینه ی عظیم تعلیم و تربیت و در نهایت محروم گشتن انسان های تشنه ی تعالی از سرچشمه ی علم خیز و هدایت جوش صحیفه که آموزه هایش از دامن های بیکران علم الهی جوشیده است.
اینک پس از قرنها پی در پی که از عمر آن گذشته، همچنان به دور از فرسودگی و ناسودمندی، اندیشه پرور و حیات بخش است. در صحیفه ی سجّادیه سخن از ستایش خدای سبحان است.
در دعاهای مختلف این صحیفه بیان آمرزش خواهی، اعتراف به گناه، پناه جستن به خدا از شرّ بدی ها، طلب فرجام نیک و مقام خوف از خدا در بیان تضرّع و ابراز خاکساری، راه فروتنی و تواضع، یاد مرگ، تواضع، طلب عفو و بخشش، رضا و قضای
الهی، حقوق فرزندان، پدر و مادر در صحیفه دیده میشود.
در این کتابی که صحیفه ی سجّادیه است؛ سه مورد مهم و محوری در شخصیّت آن بزرگوار موج میزند و بسیار درخشان است.
محور اوّل: توحید است که به ظاهر، این کتاب، کتاب دعاست امّا کتاب توحید است. امّا اوج توحید، قله ی توحید را میتوانیم در دعاها مشاهده کنیم؛ خشوع او در نماز در مقابل الله متعال، و کثرت خضوع او در نماز.
در روایتی آمده است که روزی خانهی آن حضرت می سوخت و علی بن الحسین (علیه السلام)در حال نماز بود. مردم صدا زدند گفتند: «یا بن رسول الله! النار، النار، یا بن رسول الله». امام متوجّه نبود، از خود بیخود بود؛ و وقتی از نماز فارغ شد، آتش خاموش شده بود. گفتند: «قسمتی از منزلت آتش گرفته بود و تو توجّهی نداشتی». علی بن الحسین فرمود: «آتشی دیگر مرا از این آتش بازداشت و مشغول کرده بود.»
چیزی که طاووس یمانی نقل میکند: دیدم علی بن حسین روزی در کنار کعبه در حجر اسماعیل سر به سجده گذاشته بود و داشت با خدا راز و نیاز میکرد، دعا میکرد. میگوید: نزدیک شدم که صدای او را بشنوم، شنیدم که در دعا میگوید: «عُبَیْدُکَ بِفِنَائِکَ، فَقِیرُکَ بِفِنَائِکَ، مِسْکِینُکَ بِفِنَائِکَ، سَائِلُکَ بِفِنَائِکَ.» این گونه با خدا راز و نیاز میکرد. خود را بنده ی کوچک معرّفی میکرد. بنده ی کوچک که در حیاط خانه است، آمده است منتظرت است، منتظر رحمت تو، مسکین است، فقیر است، گرفتار است. این گونه با خدای خودش و معبودش راز و نیاز میکرد.
محور دوم: شناخت عظمت پروردگار. معرفت به ذات اقدس الهی و خشیّتی که از آن شناخت و معرفت حاصل میشد. وجود او و مقام والای ربوبیّت را درک کرده بود و اوج بندگی را میتوان در رفتار سیّدنا زین العابدین(علیه السلام) و در عبادت های او مشاهده نمود. این دعاهایی که او سراسر درس است، اوج عبودیّت است. همان هدفی است که انسان برای آن خلق شده است.
محورسوم: دعاهای صحیفه ی سجّادیه توجّه به پایان کار، عاقبت به خیری، توجّه به مرگ، لحظه به لحظه آخرت بیان شده است؛ که پرونده ی اعمال انسان بسته میشود و این محورها همه در قرآن کریم هم بسیار بیان شدهاند.
برگرفته از صحبت های «شیخ راهبر» (امام جمعه ی موقّت بندر چارک) (پنجمین کنگره بین المللی امام سجاد «علیه السلام»)
منبع: کتاب «سجاده خورشید» به کوشش: احمد پهلوانی